تعداد نشریات | 36 |
تعداد شمارهها | 1,228 |
تعداد مقالات | 8,912 |
تعداد مشاهده مقاله | 7,647,293 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 4,562,506 |
تفاوت جنسی زنان و مردان و آثار آن در احکام مربوط به پوشش: مقایسه ادله اسلامی و یافتههای علمی در روانشناسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فصلنامه فرهنگی- تربیتی زنان و خانواده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 18، شماره 64، مهر 1402 اصل مقاله (747.62 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زهرا لامع* 1؛ غزال زند کریمی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار گروه فقه و حقوق دانشکده رفاه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار گروه روانشناسی دانشکده رفاه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تاریخ دریافت: 22 شهریور 1401، تاریخ بازنگری: 25 بهمن 1401، تاریخ پذیرش: 29 شهریور 1402 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حفظ و تقویت نهاد خانواده در گرو شناخت دقیق دو رکن اصلی آن یعنی زن و مرد است. شناخت این دو رکن سمت و سوی اقدامات فرهنگی را روشن میکند. مطالعات اسلامی نشان میدهند زن از نظر قوای جنسی، ایجاد انگیزه و تحریک کنندگی مقدم بر مرد است. اما در مقابل از حیا و قدرت کنترل بسیار بالاتری برخوردار است. این موضوع از آداب و احکام تشریع شده برای زنان کاملاً پیداست. از طرفی مطالعات روانشناختی نیز تأیید میکنند که میل و رفتار جنسی در زنان با بازداری نهادین و ژنتیکی بالقوهای همراه است. طبق یافتههای جدید روانشناختی، زنان میل و رفتار جنسی را جهت تشکیل خانواده و پایهگذاری مبنایی برای فرزندپروری بکارمیگیرند. درحالیکه در مردان، میل و رفتار جنسی به طور نهادین مبنای تشکیل خانواده ندارد. این یافتهها نشان دادند که حفظ نهاد خانواده و ساختارمند کردن جامعه در درجه اول به زن و کنترل میل جنسی او و مدیریت وی بستگی دارد. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی وبا استفاده از منابع تفسیری و روائی و مطالعات جدید روانشناختی، در پی اثبات این موضوع است که با توجه به تفاوتهای زن و مرد در قوای جنسی، برای حفظ و صیانت حریم خانواده ، ضروری است زنان نسبت به توانمندی خود در کنترل و مهار غریزه جنسی ورعایت آداب رفتاری توجه ویژه داشته باشند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
"تفاوت جنسی"؛ " حجاب"؛ "خودمهارگری"؛ "خانواده"؛ " غریزه جنسی" | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عنوان مقاله [English] | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Differences between Men and Women around the Sexual Instinct and its Effects on the society: The Interaction of Islamic Evidences and Modern Psychology | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان [English] | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
zahra lame1؛ ghazal zandkarimi2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1Refah Faculty Director of Law and Jurisprudence Department | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2Assistant Professor, Group of Psychology, Refah University College, Tehran | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده [English] | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Maintaining and strengthening the institution of the family, depends on the accurate knowledge of its two main pillars, namely man and woman. Knowing these two pillars will clarify the direction of cultural actions. Islamic studies show that women are ahead of men in terms of sexual powers, motivation and stimulation. But on the other hand, they have much higher modesty and power of control. This issue is clearly evident from the laws and rules legislated for women. Regardingly, psychological studies also confirm that sexual desire and behavior in women is associated with potential institutional and genetic inhibition. According to new psychological findings, women use sexual desire and behavior to form a family and establish a construction for parenting. Whereas, sexual desire and behavior are not institutionally the basis of family formation for men. These findings represented that maintaining the foundation of the family and structuring the society depends primarily on the woman and the control of her sexual desire and management. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها [English] | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
"Family", "Gender difference", "Hijab", "Self-control", "Sexual instinct " | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تفاوت جنسی زنان و مردان و آثار آن در احکام مربوط به پوشش؛ مقایسه ادله اسلامی و یافتههای علمی در روانشناسی زهرا لامع [1] | غزال زندکریمی [2] چکیده حفظ و تقویت نهاد خانواده در گرو شناخت دقیق دو رکن اصلی آن یعنی زن و مرد است. شناخت این دو رکن سمت و سوی اقدامات فرهنگی را روشن میکند. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از منابع تفسیری و روائی و مطالعات جدید روانشناختی، در پی بررسی این هدف است که با توجه به تفاوتهای زن و مرد در قوای جنسی، برای حفظ و صیانت حریم خانواده، ضرورت بازداری و حجاب در زنان در کنترل و مهار غریزه جنسی ورعایت آداب رفتاری به چه صورت است. نتایج مطالعات اسلامی نشان میدهند زنان از نظر قوای جنسی، ایجاد انگیزه و تحریککنندگی مقدم بر مردان هستند. اما در مقابل از حیا و قدرت کنترل بسیار بالاتری برخوردار هستند. این موضوع از آداب و احکام تشریع شده برای زنان کاملاً پیداست. از طرفی مطالعات روانشناختی نیز تأیید میکنند که میل و رفتار جنسی در زنان با بازداری نهادین و ژنتیکی بالقوهای همراه است. طبق یافتههای جدید روانشناختی، زنان میل و رفتار جنسی را جهت تشکیل خانواده و پایهگذاری مبنایی برای فرزندپروری بکارمیگیرند. درحالیکه مردان، میل و رفتار جنسی به طور نهادین مبنای تشکیل خانواده ندارد. این یافتهها نشان دادند که حفظ نهاد خانواده و ساختارمند کردن جامعه در درجه اول به زن و کنترل میل جنسی او و مدیریت آنان بستگی دارد. کلیدواژهها: تفاوت جنسیتی، خودمهارگری، غریزه جنسی، مطالعات اسلامی.
[1] .نویسنده مسئول: استادیار، دکتری فقه و حقوق اسلامی، مدیر گروه فقه و حقوق اسلامی دانشکده رفاه. lamee@refah.ac.ir [2]. استادیار، دکتری روانشناسی عمومی، مدیر گروه روانشناسی دانشکده رفاه.
مقدمه روش پژوهش روش پژوهش در این مطالعه، بررسی کتابخانهای منابع موجود در مطالعات اسلامی و پژوهشهای اخیر در علوم روانشناختی در حیطه تفاوتهای جنسی و لزوم بازداری و مراقبت جنسی بود. مطالعه سیستماتیک حاضر ارائهدهنده یافتهها در خصوص تفاوتهای جنسیتی در ساختار مغز، تمایلات جنسی و ترجیحات دو جنس در سراسر جهان بر روی گروههای بزرگ در سالهای اخیر است. هدف این است که اطلاعات موجود، بدون دستکاری گزارش شده و قضاوت نهایی را بر عهده خواننده بگذارند تا سؤال پژوهش حاضر پاسخ داده شود. یافتهها بررسی سیستماتیک یافتههای روانشناختی جدول زیر خلاصهای از یافته های روانشناختی را بر اساس حوزه موضوعی و نتیجهگیری نشان داده است:
بررسی سیستماتیک منابع اسلامی در مطالعه منابع اسلامی– قرآن کریم، کتب تفسیری و روائی- این موضوع مشاهده میشود که زنان و مردان از نظر جنسی تفاوتهای بسیاری دارند.این تفاوتها ناشی از نقش متفاوتی است که این دو رکن در خانواده دارند. تفاوت جنسی موجب تفاوت در احکام پوشش و اهمیت ویژه احکام عفاف و حجاب برای زنان شدهاست. در این بخش با روش توصیفی- تحلیلی، با مطالعه کتب تفسیری و روائی، ابتدا ادله مؤید تفاوت زنان و مردان در غریزه جنسی تبیین میگردد و سپس آثار آن در احکام را بررسی میکنیم. درقرآن کریم، آیه دوم سوره نور آمدهاست: به هرزن زناکار و مرد زناکاری صد تازیانه بزنید.[19] آیه کریمه در مقام بیان مجازات زنا برای زن و مرد زناکار است؛ اماآیه با« الزّانیه» آغاز شدهاست. ابتدا زن زناکار و سپس مرد زناکار را ذکر فرمودهاست. در حالیکه درباره جرمهای دیگر، رویه برعکس این است. به عنوان نمونه درباره سرقت فرموده است: دست مرد و زن دزد را قطع کنید(مائده:۳۸)[20] همچنین درباره موضوعات مختلف در جنبههای مثبت و منفی دیگر دراوامر و نواهی، مرد بر زن مقدم شده است.بدیهی است باتوجه به اعجازقرآن واعتقاد حقّه نزول الفاظ قرآن به توسط جبرئیل بر پیامبراکرم(صلواتاله علیه)،تمام حروف وکلمات این کتاب الهی وتقدّم وتأخّرها، حکیمانه، عالمانه وعامدانه بودهاست وبرای ماحجت است. برای یافتن دلیل تقدم زن در آیه، کتب تفسیری شیعه و سنی را در جدول ذیل مورد بررسی قرار میدهیم:
مؤید دیگر بر مطلب مورد بحث در کتب روائی است.دریک نگاه گذرا به کتب اربعه روایی متوجه میشویم که در روایات صادره از معصومین(علیهمالسلام)، مسئله مقایسه غریزه جنسی در زن و مرد مطرح بودهاست؛ تا حدی که در کتاب شریف کافی دربخش نکاح بابی تحت عنوان: «فضل شهوه النّساء علی شهوه الرّجال» وجود دارد.این روایات برتری شهوت زنان بر مردان را با عناوین مختلفی ذکر میکنند که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میشود:
اکنون با توجه به این اختلاف جنسی زن و مرد، نگاهی به آثار آن دراحکام حجاب و قوانین رفتاری تشریع شده برای آنان میافکنیم. با تأمل در این احکام در مییابیم که طرز رفتار و پوشش زن در جامعه بسیار بیشتر از مرد مورد توجه شارع مقدس قرارگرفتهاست. این احکام کاملاً در ارتباط با زندگی اجتماعی زن در خارج از چارچوب خانواده است. به چند مورد از این احکام و آداب در جدول ذیل اشاره میکنیم.
با توجه به آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور و با لحاظ روش قرآن کریم باید گفت: قرآن کریم احکام مشترک بین زن و مرد را غالباً به صورت جمع مذکر میآورد. مثلاً میفرماید: «قد أفلح المؤمنون» که شامل زن و مرد میشود. تعبیرات قرآن معمولا ًزن را در برابر مرد ذکر نمیکند؛ مگر در احکام مهم. مثلاً در جاهلیت، زن استقلال مالی نداشت بنابراین در آیه کریمه زن را جداگانه در برابر مرد قرار داده است: « للرّجال نصیبٌ ممّا اکتسبوا و للنّساء نصیبٌ ممّا اکتسبن» (نساء: 32). در جریان حجاب و عفاف بخاطر اهمیت مسئله، زن و مرد را جدا در دو آیه ۳۰ و ۳۱ سوره نور ذکر فرمود.معلوم است مسئله حجاب بسیار اهمیت دارد. همچنین درباره مردان دو حکم وجوب غضّ بصر و حفظ فروج آمدهاست؛ اما برای زنان چهارحکم اضافه بر این دو آمدهاست. پس حجاب برای زن مهمتر است. در واقع میتوان گفت حکم حجاب اختصاص به زن دارد و مردان موظف به پوشاندن غیر اندام تناسلی نیستند. بحث و نتیجهگیری مطالعه سیستماتیک بر روی یافتههای روانشناختی نشان دادندکه در درجه اول، بزرگی حجم کلی مغز در مردان نسبت به زنان مشابه با تفاوتها در قد و وزن، از نظر ساختاری کم و کاستی نشان نمیدهد، بلکه کارکردهای مغز در دو جنس متفاوتند. درهیپوتالاموس مردان تعدادبیشتری گیرنده آندروژنی در جهتگیری جنسی، رفتار جنسی و هویتجنسی نسبت به زنان بالغ جوان وجود دارد و در این رابطه، مردان ایمنی آندروژنی بیشتری نسبت به زنان دارند. آندروژن بیشتر، پتانسیل عصبی تحریکی را درارگانهای مغزانسان افزایش میدهند. بنابر فعالیت آندروژنها در مغز، رفتار جنسی در مردان به دلیل افزایش گیرندههای آندروژنی به طور ذاتی تحریکی و در زنان مهاری است (کلاوا و همکاران، 2022). از طرفی، مطالعات زیادی حاکی ازافزایش ترشح کورتیزول (هورمون کاهش دهنده استرس) درمردان نسبت به زنان به دلیل افزایش گیرندههای آندروژنی هستند (هک و هندا، 2019). این مطالعات نشان میدهند که زنان نسبت به مردان استرس بیشتری تجربه میکنند. اینطور میتوان گفت که زنان برای درک خطر توانمندی ذاتی و ژنتیکی دارند.در نتیجه، داشتن پتانسیل عصبی مهاری جنسی، کاهش ترشح کورتیزول و افزایش استرس بالقوه به دلیل گیرندههای آندروژنی کمتر، زنان را برای ارزیابی محیط بر مبنای خطر و تمایل به بدست آوردن امنیت و حمایت، برنامهریزی میکند. بر این اساس، میتوان این احتمال را داد که زنان امنیت و حمایت در رابطه جنسی را به لذتصرف و ماجراجویی ترجیح میدهند. این یافته روان شناختی در مغایرت با مطالعات اسلامی از این نظر قرار میگیرد که درمسائل مربوط به تمایلات جنسی، زن مقدم بر مرد معرفی شده است. غریزه جنسی در زن قویتر و قدرت او بر ارتباط جنسی کاملتر است و غالباً دعوت به فساد از طرف زن است. درعین حال قدرت کنترل شهوت در زن بسیار بیشتر از مرد است. دوم اینکه، زنان و مردان هر دو با مشاهده نشانگرهای ظاهری برانگیخته کننده جنس مخالف، به یک میزان تحریک میشوند و در این زمینه هیچ یک نسبت به دیگری برتری ندارند. تمرکز زنان بر جذابیت فیزیکی مردان روی چهره اصلاح شده عضلات سینه و شانه و در مقابل تمرکز مردان بیشتر بر رنگ پوست، باسن و سینه زنان بوده است (کووال و سارکووسکی، 2022). طبق کردارشناسی، چهره نماد تشکیل رابطه و شانه و سینه، ملاکهایی برای حمایتگری محسوب میشوند. در مقابل باسن و سینه، ملاکهایی برای باروری هستند. این یافتهها باز هم تأکید نمودند که معیارهای برانگیختگی جنسی برای زنان با نیاز آنان به تعهد و حمایت اجتماعی همخوانی دارد (کاتون و همکاران، 2021). طبق مطالعات اسلامی نیز دلیل تمرکز آداب و احکام ویژه حجاب و عفاف در بانوان به دلیل تقویت نهاد خانواده است. در نتیجه به نظر میرسد برای تقویت نهاد خانواده، اگرچه زن و مرد هر دو باید برغرائز خود کنترل داشته باشند، اما این موضوع در زن از اهمیت حیاتی برخوردار است. توصیه فراوان به رعایت پوشش اسلامی و رعایت اصول دینی در رفتار و معاشرت با مرد نشانگر اهمیت بیشتر کیفیت حضور زن در جامعه است. سوم اینکه نتایج مطالعات در خصوص نرخ ابتلا به اختلالات جنسی، نشان دادند، زنان نرخ بیشتری از ابتلا به اختلالات میلبرانگیختگی، درد جنسی و ارگاسم نسبت به مردان را نشان میدهند. همانطور که میدانیم، اختلالات کمکاری جنسی، همگی با درونریزی[29](داشتن صفاتی چون خجالت، شرمساری، احساس گناه، عذاب وجدان، غم، ناامیدی و اضطراب)همبستگی بالایی دارند (بلدر[30]، 2007). این نشان میدهد، زنان بیشتر به مشکلات درونریز جنسی مبتلا میشوند و نرخ ابتلای آنان در این نوع اختلالات بالاتر از مردان است. درونریزی به خودی خود ناشی از خود مهارگری بالا در رفتار است که نشان میدهد، بازداری و مهارجنسی در زنان بیشتر از مردان است (شیفرن و همکاران، 2022؛ محمدیان و دولتشاهی، 2019). طبق بسیاری از مطالعات تجربی فوق، به نظر میرسد زنان برنامه ریزی طولانی مدت، همراه با یافتن منابع حمایت، تعهد، آرامش و تشکیل خانواده را با میل جنسی همراه میکنند و زمانی که در رابطه بین فردی آنان این مؤلفه ها کمرنگ شوند، میل جنسی ارزش خود را از دست داده و کمکاری جنسی شیوع مییابد. این یافته در مغایرت با مطالعات اسلامی که مطرح می نمایند شهوت در زن بسیار بیشتر مردان است قرار میگیرد؛ زیر ابتلاء بیشتر به مشکلات درونریز به این معنی است که فرد کمتر امکان ابراز رفتارهایی خاص را به طور غریزی دارد. چهارم اینکه،تمایل به انحرافاتجنسی دیگر آزار مانند: سادیسم، کودک آزاریجنسی، هرزهدرایی و مالشگری نرخ شیوع بیشتری در مردان نسبت به زنان نشان داده است. انحرافات جنسی در حیطه صفات برونریز[31] قرار میگیرند؛ صفاتی همچون خشم، نفرت، چالشگری، پرخاش و مقابله به مثل. صفات برونریز همبستگی مثبت معنیداری با بالا بودن تستوسترون و آندروژن نشان میدهند؛ هورمونهایی که اثبات شده در مردان بیشتر از زنان ترشح میشود (تاجیماپوزو[32] و همکاران، 2015). بنابراین یافتهها، ابراز جنسی، بدون مهارگری و بازداری، در مردان بیشتر از زنان است. اینطور میتوان استدلال کرد که انحراف جنسی، با تمایل شدید و افسار گسیخته جنسی و بدست آوردن لذت به هر قیمتی؛ حتی به قیمت آزار دادن شریک جنسی و رفتارهای غیر قانونی همراه است. در این میان، انحرافاتی همچون سادیسم، کودکآزاری، هرزهدرآیی و مالشگری که بیشترین آسیب را به شریک جنسی میزنند در مردان بیشتر از زنان دیده شده است (جنگیز و همکاران، 2019؛ داوسون و همکاران، 2016). این یافته نیز در مغایرت با مطالعات اسلامی در خصوص این مطلب که تمایل زنان بیشتر از مردان است قرار میگیرد. اما از طرفی دیگر، چنانچه از نظر علوم روانشناختی، تأکید یافته ها بر آسیب پذیری اجتماعی و روانی بیشتر زن نسبت به مرد است، به نظر میرسد، بازداری، دقت و حفظ پوشش کماکان به عنوان راه حلی جهت محافظت از خود در نظر گرفته میشود. چرا که در روانشناسی نیز آسیب پذیری با تمایل بیشتر به بازداری و محافظت از خود همبستگی دارد (ویلیامز[33] و همکاران، 2021). در پنجمین نتیجهگیری در مورد تفاوتهای جنسیتی از نظر اجتماعی، دیده شد که عشق و روابط عاشقانه برای زنان، مهمتر از مردان است و مردان تمایل جنسی بیشتر و پایداری به زنان جذاب و در عین حال، دستنیافتنی نشان میدهند(جردن و همکاران، 2022). در مقابل، فاکتورهایی مانند در دسترس بودن، بیمعنی بودن و نداشتن تعهد در رابطه، تمایل مردان را به رابطه جنسی غیرمتعهد افزایش داده و به تدریج دلزدگی جنسی، کاهش مسئولیت و تمایل به گسترش فحشا را در آنان افزایش میدهد (وایت و همکاران، 2021). همسو با مطالعات اسلامی مطرح میشود که شرم و حیای فراوانی در زن قرار داده شدهاست که میتواند صبر و شکیبایی لازم در مقابل تمایلات جنسی را به دستبیاورد. اگر زن شهوت خود را کنترل نکند و حیا را در خود تضعیف کند جامعه به فساد کشیده میشود. دلیل تمرکز آداب و احکام ویژه حجاب و عفاف در بانوان به همین دلیل است. این نشان میدهد که حفظ یک جامعه سالم و بدور از فحشاء و حفظ نهاد خانواده تا چه میزان بر خودکنترلی و محافظت از خود در زنان بستگی دارد. یکی از محدودیتهای مطالعه سیستماتیک فوق،عدم توجه به عامل فرهنگ در بررسی تفاوتهای جنسی بین زن و مرد است. امکان دارد که فرهنگهای مختلف، تفاوتهای خاصی را خصوصاً از نظر اجتماعی و هیجانی در بین دو جنس نشان دهند. در عینحال، عدم توجه به شخصیت و هوش نیز یکی دیگر از نقدهای وارد به پژوهشهای یاد شده است. مسلما زنان و مردان با ویژگیهای شخصیتی، سطح هوش و شاکله متفاوت، ارجحیتهای متفاوتتری در خصوص گرایش، هویت، تمایل و رفتارجنسی دارند که در پژوهشهای یاد شده به آنها پرداخته نشده است. پیشنهاد میشود مطالعات بعدی به بررسی سیستماتیک در خصوص نقش هوش، شخصیت و فرهنگ در ترجیحات جنسی زن و مرد بپردازد.
[1]. Kruijver, F. P. et al [2]. Kelava, I. et al [3]. Heck, A. L. & Handa, R. J. [4]. Bangasser D. A. & Valentino, R. J. [5]. Martin, E. I. et al [6]. Vander-Voorn, B. [7]. Sheng, J. A. et al [8]. Kowal, M. & Sorokowski, P. [9]. Garza, R. et al [10]. Muñoz-Reyes, J. A. et al [11]. Caton, N. R. et al [12]. Shifren, J. L. et al [13]. Rosen, R. C. [14]. Jha, S. & Thakar, R. [15]. McCool-Myers, M. et al [16]. American Psychiatry Association [17]. Cengiz, M. [18]. Dawson, S. J. et al [19]. الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ [20]. «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا» [21]. الزَّانی لا یَنْکِحُ إِلاَّ زانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَ الزَّانِیَةُ لا یَنْکِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِکٌ [22]. قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ(علیهالسلام): خَلَق َاللَّهُ الشَّهْوَةَ عَشَرَةَ أَجْزَاءٍ فَجَعَلَ تِسْعَةَ أَجْزَاءٍ فِی النِّسَاءِ وَجُزْءا ًوَاحِداً فِی الرِّجَالِ [23]. قَال َأَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیهالسلام) : إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ لِلْمَرْأَةِ صَبْرَ عَشَرَةِ رِجَالٍ فَإِذَا هَاجَتْ کَانَتْ لَهَا قُوَّةُ شَهْوَة ِعَشَرَةِ رِجَالٍ [24]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیهالسلام) : أَنَّ النِّسَاءَ أُعْطِینَ بُضْعَ اثْنَیْ عَشَرَ وَ صَبْرَ اثْنَیْ عَشَرَ [25]. أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیهالسلام): یَقُولُ فُضِّلَتِ الْمَرْأَةُ عَلَى الرَّجُلِ بِتِسْعَة ٍوَ تِسْعِینَ مِنَ اللَّذَّةِ وَلَکِنَّ اللَّهَ أَلْقَى عَلَیْهِنَّ الْحَیَاءَ [26]. یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَایُؤْذَیْنَ [27]. قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ …وَلایَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ… [28]. یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً [29]. Introversion [30]. Balder, E. A. [31]. Extroversion [32]. Tajima-Pozo, K. et al [33]. Williams, C. M. et al
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع
قرآن کریم
احمد پور، علی و رضاشریف، علی. (1401)."بررسی رابطه باورهای دینی و استفاده از شبکههای اجتماعی بر التزام به حجاب اسلامی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی)". فصلنامه پژوهشهای اخلاقی؛ 12(48)، 17-1
أبی داود ، سلیمان بن أشعث سجستانی.(1420).سنن أبی داود. قاهره: دارالحدیث.
بیضاوی، عبدالله بن عمر.(1418) .أنوارالتنزیل و أسرارالتأویل. بیروت : دار إحیاء التراث العربی.
جوادی آملی، عبدالله. ( 1390 و 1392) .تفسیر تسنیم http://esra.ir
جهانشاهی، محدثه و خدابخش، احمد. (1397). "اثربخشی آموزش حیا بر کاهش اعتیاد به اینترنت ورفتارهای پرخطر". فصلنامه مطالعات اسلام و روانشناسی؛ 12(23)، 22-1
ذوالحسنی، فرزانه و خوشدل روحانی، مریم. (1395). "حیاء فضیلتی بنیادین یا هیجانی زودگذر". فصلنامه پژوهشهای اخلاقی؛ 7(2) 65-45
رسعنی، عبدالرزاق بن رزق الله.(1429). رموز الکنوز فی تفسیر الکتاب العزیز.مکه مکرمه: مکتبه الأسدی.
زمخشری، محمدبن عمر.(1407). الکشاف. بیروت : دار الکتاب العربی.
سالاری فر، محمدرضا. (1396). "مبانی روانشناختی حجاب و عفاف با تأکید بر متون اسلامی". فصلنامه مطالعات اسلام و روانشناسی؛ 11(21)، 177-106
سمرقندی، نصربن محمد. (1416) .تفسیر السمرقندی المسمی بحرالعلوم . بیروت: دارالفکر.
شیخ علوان، نعمه الله بن محمود. (1999) . الفواتح الإلهیه و المفاتیح الغیبیه . قاهره : دار رکابی للنشر.
صدیق حسن خان، محمد صدیق.(1420). فتح البیان فی مقاصد القرآن.بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
صدوق، علی بن بابویه.(1362) .الخصال.قم: جامعه مدرسین.
طباطبایی، محمد حسین.(1374). المیزان فی تفسیر القرآن. مترجم: محمد باقر موسوی. قم: جامعه مدرسین .
طبرسی، فضل بن حسن.(بی تا). مجمع البیان فی تفسیر القرآن . ترجمه حسین نوری همدانی.تهران : فراهانی.
قرائتی، محسن. (1388). تفسیر نور. تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
کلینی، محمد بن یعقوب.( 1363). الکافی. تهران: دار الکتب الإسلامیه.
میبدی، احمد بن محمد.(1371). کشف الأسرار و عده الأبرار (معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری) . تهران : امیرکبیر.
نور علیزاده میانجی، مسعود. (1388). "مدل اسلامی «مصونسازی» رفتار جنسی با تأکید بر پیشگیری و درمان انحرافها و مشکلات جنسی". "فصلنامه مطالعات اسلام و روانشناسی؛ 3(5)، 114-107
American Psychiatry Association (2020). Diagnostic & Statistical Manual of Mental Disorders, Fifth Revision, Text Revision. Washington, DC: American Psychiatry Association Publishing.
Balder, E. A. (2007). Introversion: Relationship with mental well-being. MA Thesis, Iowa: University of Northern Iowa.
Bangasser, D. A., & Valentino, R. J. (2014). “Sex differences in stress-related psychiatric disorders: neurobiological perspectives”. Frontiers in Neuroendocrinology, 35, 303–319.
Caton, N. R., Evans, K. C., & Lewis, D. M. G. (2021a). Human intersexual courtship. Manuscript submitted for publication, School of Psychology, The University of Queensland.
Caton, N. R., & Lewis, D. M. G. (2021b). Intersexual and intra-sexual selection for neck musculature in men: Attractiveness, dominance, and actual fighting success. School of Psychology, University of Queensland.
Cengiz, M., Cezayirli, E., Bayoglu, B., Asliyuksek, H. &, Kocabasoglu, N. (2019). “Catechol-O-Methyltransferase Val158Met and brain-derived neurotrophic factor Val66Met gene polymorphisms in paraphilic sexual offenders”. Indian Journal of Psychiatry; 61(3), 253-257.
Dawson, S. J., Bannerman, B. A., Lalumière, M. L. (2016). “Paraphilic interests: An examination of sex differences in a nonclinical sample”. Sexual Abuse; 28(1), 20-45.
Heck, A. L., Handa, R. J. (2019). “Sex differences in hypothalamic-pituitary-adrenal axis' response to stress: an important role for gonadal hormones”. Neuropsychopharmacology; 44(1), 45-58.
Garza, R., Heredia, R., & Cieślicka, A. (2016). “Male and female perception of physical attractiveness: An eye movement study”. Evolutionary Psychology; 14(1), 1-16.
Goldsmith, K., Dunkley, C., Dang, S., & Gorzalka, B. (2016). “Sexuality and romantic relationships: investigating the relation between attachment style and sexual satisfaction”. Sexual and Relationship Therapy, 31, 1-16.
Jha, S., & Thakar, R. (2010). “Female sexual dysfunction”. European journal of obstetrics, gynecology, and reproductive biology, 153(2), 117–123.
Jordan, J., Vandello, J., Heesacker, M., & Larson-Konar, D. (2022). “Do women withhold honest sexual communication when they believe their partner’s manhood is threatened?” Social Psychological and Personality Science. In Press.
Kelava, I., Chiaradia, I., & Pellegrini, L. (2022). “Androgens increase excitatory neurogenic potential in human brain organoids”. Journal of Nature, 602, 112–116.
Kowal, M.; Sorokowski, P. (2022). “Sex Differences in Physical Attractiveness Investments: Overlooked Side of Masculinity”. International Journal of Environmental Research and Public Health, 19(3842), 1-17.
Kruijver, F. P., Fernández-Guasti, A., Fodor, M., Kraan, E. M., & Swaab, D. F. (2001). “Sex Differences in Androgen Receptors of the Human Mamillary Bodies Are Related to Endocrine Status Rather Than to Sexual Orientation or Transsexuality”. The Journal of Clinical Endocrinology & Metabolism; 86( 2), 818–827.
Martin, E. I., Ressler, K. J., Binder, E., & Nemeroff, C. B. (2010). “The neurobiology of anxiety disorders: brain imaging, genetics, and psycho-euroe-endcrinology”. Clinics in Laboratory of Medicine; 30(4), 865–891.
McCool-Myers, M., Theurich, M., Zuelke, A. et al. (2018). “Predictors of female sexual dysfunction: a systematic review and qualitative analysis through gender inequality paradigms”. BMC Women's Health 18(108), 1-15.
Mohammadian, S., Dolatshahi, B. (2019). “Sexual problems in Tehran: Prevalence and factor”. Journal of Educational Health Promotion, 8, 217-231.
Moynihan, A. B., Igou, E. R., van Tilburg, W. A. P. (2021). “Bored stiff: The relationship between meaninglessness, sexual sensation seeking, and promiscuous attitudes via boredom susceptibility”. Personality and Individual Differences; 168(2021), 11295-11302.
Muñoz-Reyes, J. A., Iglesias-Julios M., Pita M., Turiegano, E. (2015). “Facial features: What women perceive as attractive and what men consider attractive”. PLoS ONE; 10(7), e0132979
Nasehi, A. A., Raisi, F., Ghaeli, P., Amini, M., Yahyavi, S. T., Arabkheradmand, J. (2017). “Prevalence of sexual dysfunction among general population of Iran: Systematic review”. Iran Journal of Psychiatry Behavioral Science, 11, e7643.
Rosen R. C. (2000). Prevalence and risk factors of sexual dysfunction in men and women. Current psychiatry reports, 2(3), 189–195.
Sheng, J. A., Tan, S. M., Hale, T. M., & Handa, R. J. (2021). “Androgens and their role in regulating sex differences: Hypothalamic/pituitary/adrenal axis stress response and stress-related behaviors”. Journal of Clinical Research and Therapy; 2(1), 261-274.
Shifren, J. L., Barbieri, R. L., & Chakrabarti, A. (2022). “Overview of sexual dysfunction in females: Epidemiology, risk factors, and evaluation”. Official reprint from UpToDate, Available at: https://www.uptodate.com/contents/overview-of-sexual-dysfunction-in-women-management/print
Tajima-Pozo, K., Bayón, C., Díaz-Marsá, M., & Carrasco, J. L. (2015). “Correlation between personality traits and testosterone concentrations in healthy population”. Indian journal of psychological medicine, 37(3), 317–321.
Vander-Voorn, B., Hollanders, J. J., Ket, J. C. F. (2017). “Gender-specific differences in hypothalamus–pituitary–adrenal axis activity during childhood: a systematic review and meta-analysis”. Biological Sex Difference; 8(3), 1-10.
Whyte, S., Brooks, R. C., Chan, H. F., & Torgler, B. (2021). “Sex differences in sexual attraction for aesthetics, resources and personality across age”. PloS one; 16(5), e025151.
Williams, C. M., Peyre, H., Toro, R., & Ramus, F. (2021). “Neuroanatomical norms in the UK Bio-bank: The impact of allometric scaling, sex, and age”. Human Brain Mapping; 42(14), 4623–4642. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 403 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 277 |