تعداد نشریات | 39 |
تعداد شمارهها | 1,116 |
تعداد مقالات | 8,124 |
تعداد مشاهده مقاله | 6,018,813 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 3,280,503 |
مرزگشایی مفهوم قرآنی تربیت: در تکاپوی ارائه تبیینی بدیع از تربیت قرآنی | ||
فصلنامه پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی | ||
مقاله 9، دوره 31، شماره 60، مهر 1402، صفحه 231-252 اصل مقاله (474.54 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
فرزانه علیزاده1؛ معصومه السادات حسینی میرصفی* 2؛ محمد رضا شیرازی3 | ||
1دانشجوی دکتری علوم قرآن وحدیث، واحد یادگار امام خمینی(ره)شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | ||
2استادیار گروه معارف اسلامی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. (نویسنده مسئول) | ||
3استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهر ری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | ||
تاریخ دریافت: 07 شهریور 1401، تاریخ بازنگری: 30 فروردین 1402، تاریخ پذیرش: 24 مهر 1402 | ||
چکیده | ||
چکیده مفهوم تربیت در عصر کنونی یکی از دشوارترین مفاهیمی است که مسیری پرفراز و نشیب را پیموده و هنوز با ابهاماتی روبهروست. باوجوداینکه در باب ضرورت و اهمیت تربیت مناقشهای جدی وجود ندارد اما تحلیلهای متفاوت و گاه متناقضی که از این مفهوم صورت میگیرد نشان می دهد این مفهوم نتوانسته معنای واقعی خود را در جوامع دینی و غیر دینی پیدا کند؛ لذا تأمل و تدقیق در آن همچنان ضروری به نظر می رسد. به این سبب مقاله حاضر با روش استنتاجی و معناشناسی توصیفی بر آن است که ضمن ایضاح مفهوم تربیت با واژگان بدیع بر اساس آیات قرآن، دلالت های تربیتی آن را واکاوی کند. داده های حاصل از پژوهش نشان میدهد که واژگانی مانند: اِصْطَنَاع، اِستِطاعت، وُدَّ با سازه اصلی تربیت قرآنی پیوند معنایی وثیقی دارد که علیرغم اهمیت بالای تربیتی مورد بی توجهی پژوهشهای انجام شده قرار گرفته است. اهمیت بالای تربیت در قرآن، بسط حدود و ثغور مفهوم تربیت، استطاعت به عنوان پیش نیاز یادگیری، جایگاه وُدَّ در فرآیند هدف گذاری و تدوین محتوا از مهم ترین دلالت های تربیتی برآمده از واژگان مورد بررسی می باشد. | ||
کلیدواژهها | ||
تربیت؛ قرآن پژوهی تربیتی؛ اِصْطَنَاع؛ اِستِطاعت؛ وُدَّ | ||
اصل مقاله | ||
مرزگشایی مفهوم تربیت: در تکاپوی ارائه تبیینی بدیع از تربیت قرآنی فرزانه علیزاده [2] | معصومه السادات حسینی میرصفی 2| محمدرضا شیرازی3
چکیده مفهوم تربیت در عصر کنونی یکی از دشوارترین مفاهیمی است که مسیری پرفراز و نشیب را پیموده و هنوز با ابهاماتی روبهروست. باوجوداینکه در باب ضرورت و اهمیت تربیت مناقشهای جدی وجود ندارد اما تحلیلهای متفاوت و گاه متناقضی که از این مفهوم صورت میگیرد نشان میدهد این مفهوم نتوانسته معنای واقعی خود را در جوامع دینی و غیر دینی پیدا کند؛ لذا تأمل و تدقیق در آن همچنان ضروری به نظر میرسد. به این سبب مقاله حاضر با روش استنتاجی و معناشناسی توصیفی بر آن است که ضمن ایضاح مفهوم تربیت با واژگان بدیع بر اساس آیات قرآن، دلالتهای تربیتی آن را واکاوی کند. دادههای حاصل از پژوهش نشان میدهد که واژگانی مانند: اِصْطَنَاع، اِستِطاعت، وُدَّ با سازه اصلی تربیت قرآنی پیوند معنایی وثیقی دارد که علیرغم اهمیت بالای تربیتی مورد بی توجهی پژوهشهای انجام شده قرار گرفته است. اهمیت بالای تربیت در قرآن، بسط حدود و ثغور مفهوم تربیت، استطاعت به عنوان پیش نیاز یادگیری، جایگاه وُدَّ در فرآیند هدف گذاری و تدوین محتوا از مهمترین دلالتهای تربیتی برآمده از واژگان مورد بررسی میباشد. کلیدواژهها: تربیت؛ قرآن پژوهی تربیتی؛ اِصْطَنَاع؛ اِستِطاعت؛ وُدَّ.
مقدمه تربیت برای بشریت نه به عنوان موضوعی نوظهور بلکه به عنوان مسئلهای با قدمت آفرینش انسان، همواره مورد توجه بوده است و آنچه اهمیت دارد شناخت کامل انسان و تنظیم نظام تربیتی متناسب با فطرت اوست؛«قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده؛ سپس او را تربیت و هدایت کرده است(طه،50). اهمیت این موضوع زمانی مشخص میشودکه امروزه شاهد شکست و ناکارآمدی بسیاری از مکاتب تربیتی به دلیل نگاه مادی به انسان و عدم شناخت کامل او هستیم. دنیای امروز، هستی پر رمز و راز است که انسان را در بند دام های بسیاری گرفتار کرده و تکنولوژی که بنا بود انسان را به پیشرفت برساند، او را به شیء شدگی رسانده است. رها شدن انسان از دام های روزگار کنونی و شناخت عظمت درونی خویش به عنوان خلیفه الله و رهسپار شدن به سمت مبدأ و منتهای خود _ انالله و اناالیه راجعون- از درون تربیت بدست خواهد آمد. تربیت به دلیل نقش مهمی که در فلاح انسان و جامعه دارد، همواره در طول تاریخ حتی در دوره پسا مدرن مورد توجه اندیشمندان و متفکران جوامع بوده است و سؤالاتی از این دست که تربیت چیست و چگونه در جسم و روح ما عمل می کند و شخصیت و هویت انسانی را شکل دهد از مسائلى هستند که در حوزه مربوط به تربیت انسان قرار مىگیرند. پاسخ به این پرسشها با وجود منابع و پژوهشهای گوناگون، نیازمند تعریف جامع و مشترک از تربیت الهی است که هنوز بی پاسخ مانده است. بررسی پیشینه فضای علمی در سده های گذشته نشان می دهد؛ رویکردهای تربیتی با ترکیبی از روش های علمی مدرن و محتوای دینی در بستر تربیت دینی مطرح شده است ولی کمتر پژوهشهای روشمند در حوزه تعریف جامع از تربیت اسلامی مشاهده می شود و اکثر متفکران فعال در حوزه تربیت دینی که اثری در این زمینه ارائه نموده اند (داوودی،1383؛باقری1385-1388 ؛مصباح یزدی،1393) تمام همت خویش را بر طرح دیدگاه های خود گذاشته اند و کمتر به تبیین تعریف مشترک از تربیت پرداخته اند. حتی در برخی از موارد که به الگوی مواجهه با تعریف تربیت دینی اشاره شده است ( صادق زاده، 1387) تنها به نقد کلی رویکردها بسنده شده است. به نظر می رسد این مسئله در طولانی مدت نتایج مناسبی در بر نداشته و جامعه با انبوهی از دیدگاه های فردی اندیشمندان مواجه خواهد بود که به تبع نبود تعریف جامع وهمه جانبه از تربیت الهی از قدرت مناسبی برای تحول در بستر تربیتی، برخوردار نخواهد بود. بیانمسئله در گستره بیکرانه هستی نقطه اوج تربیت انسان، رسیدن به مقام قرب الهی است «وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ »(التوبه،72) برای نیل به چنین کمالی پیامبران و حجت های الهی آیات حق را بر بشر متذکر شدند تا پردههای غفلت و نادانی را از او بزدایند «رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَة َوَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ» (الجمعه،2). بر این اساس؛ تربیت به عنوان رسالت قرآن یک جریان سیال و سازنده است که با نظر به صبغه بحث تربیتی بر سایر مباحث در هر برهه ای از تاریخ ائمه، اهمیتی صد چندان می یابد. تربیت در عصر کنونی به فراخور تنوع علوم، طیف وسیع از معانی را به خود اختصاص داده و اشکال متفاوت پیدا کرده است(العلوانی،1377: 45). مرزها را در هم شکسته، در صحنه رقابت و نبرد نظریات گوناگون قرار گرفته که آسان درک میشود ولی سخت تبیین میگردد. تحلیلهای متفاوت و گاه متناقضی که از آن در میان اندیشمندان وجود دارد باعث شده است این واژه نتواند معنای واقعی خود را در جهان پیدا کند زیرا این مفهوم به شدت تحت تأثیر جهانبینی حاکم بر ذهن اندیشمندان هر جامعه بوده است(مجلسی،1362،ج1: 328). پیچیدگی روزافزون روشهای تربیت از یک سو، ورود تربیت مدرن با نقد وخردهگیری از تربیت اسلامی از سوی دیگر و غفلت از تعارضات و تفاوت های اساسی تربیت قرآنی با تربیت مدرن، سبب شده؛ تربیت برگرفته از آموزه های قرآنی با تربیت مدرن همراه شود ولی در این نوع همراهی تربیت قرآنی محدود به عرصه اخلاق فردی و مناسک مذهبی گشته و عرصه اجتماعی به تربیت مدرن سپرده شود (علم الهدی، 1384: 29-34). از سوی دیگر مفهومی که در پژوهشها از آن به عنوان تربیت قرآنی یاد می شود با مفاهیم پرتکرار و پربسامدی مانند: تزکیه، تهذیب، هدایت، تأدیب، رشد، اصلاح و... مقارن شده است و این امر مانع از آن میشود که با نوآوری و نگاه جدید به تبیین این مفهوم از منظر قرآن پرداخته شود. با فرض پذیرش انجام پژوهش های گوناگون در تربیت اسلامی جای این سؤال همچنان باقی است که آیا براستی پرداختن به تفاوت واژه تربیت از ماده «رَبَوَ» و «رَبَبَ» برای تبیین و روشن شدن بحث کفایت می کند؟ و یا برای آن باید به سراغ مفاهیم دیگری رفت و به بررسی دوباره قلمرو معنایی آنها پرداخت؟ بنظر می رسد با وجود مفاهیم پرتکرار قرآنی که تاکنون به عنوان مفهوم محوری در پژوهش های متعدد تربیتی به کار گرفته شده اند؛ نتایج کاملی در مقام عمل تربیتی حاصل نشده و تربیت توحیدی تقلیل یافته است لذا نیازمند مرزگشایی مفاهیم جدید قرآنی در حوزه تربیت هستیم تا حدود و ثغور قلمروی آن را منبسط نماید و به تعریفی جامع از تربیت مبتنی بر آموزههای اسلامی برسیم. این تحقیق را میتوان در عداد پژوهشهایی که میخواهد این هدف را تا حدی محقق سازند، دستهبندی یا قلمداد کرد. دغدغه اصلی تحقیق حاضر این است که بخش اعظم توجه خود را به شناسایی واژگان جدید قرآنی که در امر تربیتی مؤثر است و در پژوهشهای تربیتی مورد بی مهری قرار گرفته است اختصاص دهد. این نوشتار، چنین رویکردی را در واژگان اِصْطَنَاع؛ اِستِطاعت؛ وُدَّ پی گرفته و تبیین خواهد نمود. مبانی نظری تربیت مهمترین و مشکلترین مسئلهای است که انسان با آن درگیر است. (کانت،1368:17) از این رو برخی اندیشمندان مدعی شدهاندکهعلم تربیت جدّیترین،پیچیدهترینو متنوعترین علوم است (ماکارانکو1930؛ یمنی ،1383 :5) برخی دیگر اعتقاد دارند فرمول تربیت هنوز پیدا نشده است. برخی هم معتقدند ما هنوز فاقد یک تعریف تربیتی جهاشمولی هستیم که برای تمام جوامع یا حداقل برای اغلب آنها در زمان و مکان معتبر باشد( یمنی، همان:6). مفهوم تربیت طیف وسیعی از مطالعات را به خود دیده و دلالت های مختلف و حتی متقابلی برای عمل تربیتی و نظام آموزشی داشته است و به رغم وجود منابع و تلاشهای صورت گرفته در این حوزه؛ ابهامات ناشی از عدم تبیین مرزهای متمایزکننده تربیت، باعث شده در تعریف تربیت نگرشهای مختلفی به وجود بیاید. در یک نگرش؛ تربیت اسلامى به منزله نظامى توصیفى است. در نگرش دوم، نظامى استنباطى.در نگرش سوم، به منزله نظامى استنباطى ـ تأسیسى تلقى شده است که در آن برخى مسائل و مباحثِ مربوط به تربیت از متون اسلامى استخراج شده است(باقری،1380: 32). تعابیر متفاوتی از تربیت ذکرشده؛ در یک تعبیر تربیت اسلامی جریانی از آموزش است که سبب می شود یادگیرندگان، ضمن آشنایی با اصول دین، استدلالهای موافقان را برای اثبات حقانیت این اصول بفهمند(داودی،1384: 98) در تعبیر دیگر، تربیت اسلامی جریانی از یک سلسله فعالیتهای مستمرآموزشی است که در جهت کسب برخی نگرشها در همه جوانب زیست اجتماعی و فردی صورت می گیرد (شعاری نژاد،1386: 143) درتعبیر سوم، تربیت اسلامی یک دکترین تربیتی که بر اساس اصول عقاید و مبانی ارزشی اسلام بنا شده است. (علم الهدی، همان: 30). نبود یک مبنای واحد باعث شده هر محققی بنابر برداشت خود به تربیت نگاه کند و از یک بُعد خاص به آن بپردازد. از این رو تبیین تعریف جامع تربیت اسلامی که متلائم با مبانی و اصول پایه دین اسلام باشد، ضرورتی انکار ناپذیر تلقی می شود. البته اهمیت آن پیش تر احساس شده بود و کتابها و مقالات بسیاری در این حوزه تحریر شده است ولی با این همه به نظر می رسد این نوع تبیینها رویکردی ایستا دارند و برآیندی از تربیت را به نمایش میگذارند و تنها به ویژگیهای یک انسان مطلوب میپردازند و به مسیر حرکت و مدل مفهومی سیر تغییر و تحولات تربیت انسان از آن جهت که هست و در شرایط کنونی زندگی میکند توجهی نشده است. از سوی دیگر به نظر میرسد در تحقیقات صورت گرفته؛ به کارگیری متداول مفهوم تربیت اسلامی متضمن معنایی از محدودیت است و آن را به نوعی تربیت فرقهای در عرض تربیت مسیحی، یهودی تقلیل میدهد. لذا غفلت از فقر موجود در تعریف جامع تربیت قرآنی سبب شده از یک سو با وجود منابع نسبتاً غنی در حوزه تربیت اسلامی، امکان دستیابی به تربیت اسلامی محقق نشود و از سوی دیگر، مطالعات صورت گرفته را همچون جزیرههای منزوی و در بعضی موارد، ناسازگار با یکدیگر باقی نگهدارد و تربیت اسلامی را تا حد اطلاع آموزی درباره محتوای تاریخی، کلامی و فقهی یکی از ادیان مشهور جهان تنزل دهد و همین امر باعث شده برنامه عملی تربیت برگرفته از تعالیم قرآنی را در سبک زندگی، مدیریت آموزشی و عرصه های دیگر نداشته باشیم؛ بنابراین بسط تعریف تربیت در سایر واژگان قرآنی می تواند پدیده ای تازه و اساسا متفاوت در برابر تربیت رایج باشد. پیشینه پژوهش علی رغم وجود پژوهش های متعدد در حوزه مذکور، پژوهش های اندکی در زمینه تعریف جامع تربیت با رویکرد قرآنی صورت گرفته و تحقیق های موجود هر کدام توصیفی از واژگان پرتکرار قرآنی در حوزه تربیت داشته اند. در ادامه به برخی از موارد مرتبط در سال های اخیر اشاره می شود: فتحی(1400) در پژوهشی با عنوان «تبیین روش شناسی واژگان تربیتی کلیدی قرآن:معناشناسی موردی مفهوم تربیت» که با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است نشان داد واژۀ تربیت با سازه تزکیه، پیوند معنایی وثیقی دارد.تزکیه در منظومۀ معنایی قرآن، با هستۀ معنایی فزونی، رشد، شکوفایی و آراستگی مقارن بوده است و تمسک به آن تا حد زیادی رشد و رستگاری انسان را تضمین میکند. بناری( 1397) در پژوهش خود با عنوان« بررسی دلالت های تربیتی آیات تعلیم و تزکیه» که با استفاده از روش کیفی- از نوع تحلیلی و استنباطی- انجام شده است نشان داد که آیات تعلیم و تزکیه، به خوبی به ارکان تربیت، یعنی مربی، متربی و محتوا پرداخته اند و دلالت های تربیتی در هرکدام را مورد توجه قرار داده اند. از باب نمونه، مربی باید در میان متربیان باشد و با آنها سنخیت داشته باشد و نظام تعلیم و تربیت باید تزکیه محور باشد و برنامه های تزکیهای بر تعلیمی مقدم باشد. احمدزاده(1389) در پژوهش خود با عنوان «مفهوم شناسی تربیت در قرآن کریم»نشان می دهد که واژه های معادل تربیت در آیات شامل مفاهیم رشد، هدایت، اصلاح و تزکیه است. از مجموع این واژگان این گونه برداشت می شود که مفهوم تربیت به واقع روش رساندن انسان از حالتی به حالت دیگر و شکوفاسازی استعدادهای آدمی و توانمندی های اوست. بناری( 1385) در پژوهشی با عنوان «در تکاپوی ارائه مفهومی نو از تربیت اسلامی با تاکید بر قرآن و روایات» نشان می دهد واژه تربیت به تنهایی کفایت معنای اسلامی آن را ندارد و لازم است در کنار آن واژگانی چون هدایت، رشد، اصلاح،تزکیه، تهذیب،تطهیر و تأدیب نیز مورد بررسی قرار گیرد و بهتر است به جای تعلیم و تربیت اسلامی، تأدیب اسلامی بکار رود. بررسی پژوهشهای مرتبط با موضوع این پژوهش بیانگر آن است که در فرایند بررسی قرآنی واژه تربیت ؛ برخی از واژگان پر بسامدتر و پرتکرارتر بوده اند؛ مفاهیمی چون تزکیه، اصلاح، تقوا به عنوان مفاهیم اصلی حوزه تربیت قرآنی طرح شدهاند. تمرکز پژوهشگران بر مفاهیم مذکور، اگر چه پژوهشهای عمیقی را در ارتباط با این شبکه از مفاهیم ایجاد کرده است پرداختن به سایر مفاهیم قرآنی که دلالتهای صریح و ضمنی برای فرایند تربیت دارند را به محاق برده است. در مجموع با بررسی پژوهشهای به عمل آمده، هیچ پژوهشی با واژگان اِصْطَنَاع، اِستِطاعت، وُدَّ در تبیین مفهوم تربیت مشاهده نگردیده است از این لحاظ تحقیق حاضر در حوزه شناسایی واژگان جدید در حوزه تربیت قرآنی نوآوری دارد. با توجه به مطالبی که گذشت، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا ایضاح مفهوم تربیت با واژگان بدیع بر اساس آیات قرآن امکان پذیر است؟برای پاسخیابی به این پرسش، به پرسشهای زیر پاسخ داده شد:
روشتحقیق با توجه به این که این پژوهش دارای دو گام اساسی است، روش پژوهش مبتنی بر هر گام تشریح میشود. برای تحقق گام اول باید بیان شود که ﻗﺮآن ﮐﺮﯾﻢ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻏﯿﺮ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﮐﻪ دارد دﯾﺪﮔﺎه ﺧﻮد را در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮعات ﯾﮑﺠﺎ بیان نمیکند. ﺑﻨﺎﺑـﺮاﯾﻦ ﺑـﺮای اﯾـﻨﮑﻪ در ارﺗـﺒﺎط ﺑـﺎ ﻣﻮﺿـﻮع تربیت از راهنمایی قرآن بهرهمند شویم ﺿﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ مراجعه مکرر به آیات مختلف داشته باشیم و ﻣﻮﺿﻮع را به قرآن عرضه کرده و دیدگاه قرآن را درباره آن بدست آوریم. این روش در پژوهش های موضوعی امری پذیرفته شده است ( فولادوند، 1390: 8؛ صدر،1378: 30؛ لسانی فشارکی، 1385: 175)و مبتنی بر یک روش گام به گام و مسئله مدار پیش می رود (لسانی فشارکی، همان: 180). پژوهش حاضر نیز با تاکید بر آیات قرآن تلاش خواهد کرد با رویکردی ساختگرا واژگانی که در تعریف تربیت سهم دارند استخراج نماید . در گام دوم که دلالت های تربیتی واژگان قرآنی واکاوی می شود از روش استنتاجی استفاده شده است. رویکرد اصلی روش استنتاج این است که پیشاپیش یک مبانی را پذیرفته و آنگاه دلالتهای پژوهشی مورد نظر از آن استخراج می شود و به صورت قیاس عملی مطرح میکند (کیانی و صادق زاده قمصری، 1390: 157). پژوهش حاضر نیز برای استنتاج دلالت های تربیتی از واژگان مورد بحث به منزله یک استدلال قیاس عملی بهره جسته است. واژه تربیت این مفهوم در فرهنگ فارسی به معنای پروراندن، تربیت کردن، آماده ساختن و پرورش به کار می رود ( معین،1364: ج1، 1063؛ دهخدا: ج14،ص 550) در زبان عرب با دو ماده «رَبَوَ» و «رَبَب» استعمال می شود و دیدگاه لغویان در تعریف آن متفاوت است زبیدی در تاج العروس ( زبیدی،1414: ذیل ماده ربب ) و ابن منظور درلسان العرب(ابن منظور،1416: ذیل ماده ربب؛ ازهری،1382: 192) تربیت را از ریشه «رَبَب» به معنای فزونی و رشد می دانند این درحالی است که راغب اصفهانی، فراهیدی و ابن فارس تربیت را از ریشه «رَبَوَ» و به معناى تربیت و سوق دادن چیزى به سوى کمال می دانند. (راغب اصفهانی، 1363: ج8: 284 ؛ابن فارس،،1404ج3، 313؛مصطفوی، 1399: 115)بر اساس تحلیل لغوی مختصری که ذکر آن رفت می توان نتیجه گرفت؛ این مفهوم از باب ریشه لغوی دارای رویکرد واحدی نبوده و بر این اساس تا حد زیادی جز مفاهیم مناقشه برانگیز می باشد. با لحاظ این موضوع، مقاله حاضر مفهوم تربیت را با زبان کلام الهی که روشن است مورد بررسی قرار می دهد «وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ»(النحل، 103). شبکه معنایی مفهوم تربیت در قرآن قرآن یک مجموعه منسجم است که آیات آن با هم ارتباط دارند بنابراین با بررسی یک آیه نمیتوان مفهوم آن واژه را مشخص کرد بلکه باید آن واژه را در کل قرآن بررسی کرد(مکارم شیرازی، 1386:ج3، 324) با این نگاه به منظور دستیابی به شبکه معنایی مفهوم تربیت در قرآن مولفه های معنایی واژگان حوزه تربیت بر اساس رویکرد ساختگرا احصاء و استخراج شده است. به دلیل تنوع و کثرت تعداد واژگان مرتبط با محورتربیت، بررسی کامل و همه جانبه تمامی آنها امکان پذیر نبوده و به منظور رعایت اختصار و عدم موازی کاری علمی با سایر پژوهش های صورت گرفته در این عرصه این پژوهش تمرکز خود را بر سه مفهوم اساسی اِصْطَنَاع، اِستِطاعت، وُدَّ و نسبت آن با مفهوم تربیت قرار داده است.
واژه اِصْطَنَاع در لغت به معنای ساختن( الأزهری، 1421،ج2: 24؛ فراهیدى،1409، ج 1: 619) ،تربیت کردن (فیروزآبادی، 1415،ج 1: 96)،حرفهای که همراه با علم و مهارت ودقت باشد بکار می رود و مخصوص صاحبان عقل و اندیشه است (راغب اصفهانی، 1416: 493) از باب نمونه حضرت حق در آیه 39 سوره طه میفرماید «وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِ»محبتی از سوی خود بر تو روا داشته تا با مراقب کامل من ساخته وتربیت شوی و در جایی دیگر می فرماید«اِصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی» من تو را برای خودم ساختم و تربیت کردم.(طه،41) تعبیر«لِنَفْسی» شدت نزدیکی و اختصاص به خدا را نشان می دهد و تنها واژهی است که خداوند در آن مستقیم تربیت انسان را به خود نسبت می دهد (طیب، 1348:ج ۹، ۳۳؛ فیض کاشانی،1418ق:ج2 ،759 ؛ میبدی،1371: ج6، 126). آیات مذکور نشان میدهد نظام تربیت قرآنی- بر خلاف نظام تربیتی مدرن که حدود و ثغور تعریف تربیت را بر دو محور مربی و متربی تعریف کرده- برای خداوند نقش تربیتی قائل شده و بیان می دارد پروردگار بر انسان منّت گذارده و تربیت او را خود برعهده گرفت . لذا می توان گفت واژه صَنَعَ در آیات الهی برخلاف معنای عرفی آن که به ساختن اشیاء تعلق می گیرد تربیت انسان را هدف قرار داده است (قرائتی، 1378: ج5 ، 42؛ قرشی،1374: ج5، 342). از سوی دیگر در امورتربیتی توجه به اینکه صانع به هر فردی هر آنچه ویژه آن است عنایت می کند نکته ای است که در ادعیه معصومین نیز به آن اشاره شده است. امام حسین (ع)در ابتدای دعای پرفیض عرفه، حمد و ثنای الهی را با واژه صَنَعَ آغاز نموده است «خدای را سپاس که ساخته و تربیت یافته هیچ سازنده ای نیست، انواع مخلوقات را پدید آورد و ساختهها را با حکمتش محکم نمود.» «اَلْحَمْدُ لله کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ فَطَرَ اَجْناسَ الْبَدائِعِ واَتْقَنَ بِحِکْمَتِهِ الصَّنائِعَ» (مفاتیح الجنان، دعای عرفه). بنظر میرسد اولین گام در ایجاد برداشتی عمیق قرآنی از مفهوم تربیت باور به این امر است که وجود انسان مستقل از خداوند نیست و تربیت او توسط خداوند هدایت می شود. «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا» (البقره، 31) خداوند علم اسرار آفرینش را به آدم آموخت و هیچکس حتی ملائکه آنها رابه طور کامل نمیدانست. در این نگرش تربیت انسانی وسعت بی سابقه ای داشته و سلسه مراتب دارد و حیثیت دوگانه انسان در آن می تواند مراتب گوناگونی از کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ (الاعراف، 179)تا مسجود الملائکه (الاسراء، 61؛ الاعراف، 11) را کسب نماید. از اینجاست که استطاعت به عنوان متغییری که این ها را ایجاد میکند وارد شبکه معنایی تربیت میشود.
واژه استطاعت در لغت به معنای توانایی، قدرت و طلب طاعت به کار میرود (طریحی، 1393، ج1: 371)در کلام الهی با واژه اطاقه هم معنا به کار رفته است (قرشی، 1412، ج4 : 248) با این تفاوت که استطاعت در بیان حضرت حق فقط برای انسان استعمال می شود و اطاقه هم برای انسان و هم برای حیوان استفاده شده است(ابن منظور، 1416، ج8: 242). مفهوم استطاعت به واژه استعداد که امروزه یکی از مفاهیم پرکاربرد در ادبیات رایج روان شناسی و تربیتی میباشد نزدیک است. این در حالی است که لفظ استعداد در آیات استعمال نشده است لذا بنظر میرسد کاربرد واژه استطاعت یکی از مهمترین پیش نیازهای تحقق تربیت قرآنی باشد که میتواند به درک عمیق ما از انواع تربیت کمک شایانی نماید. تحلیل و بررسی تفاسیر نشان میدهد، استطاعت در قرآن به کرات در معنای توانایی انجام کارتوسط انسان استعمال شده است (قرشی،1412، ج4 : 248 و 249) نظیرتوانایی بر حج (آلعمران:97) توانایی بر جهاد(بقره: 217) توانایی بر ساختن (انعام:35) توانایی براصلاح (هود88) توانایی جلبیاران(یونس38) توانایی نفوذ به آسمان (الرحمن23) توانایی بر تقوی (التغابن،16)تواناییبرصبر(کهف78)تواناییبرجستجو(کهف:41)تواناییبرعدالت (نساء129) تواناییبرتامیننیرو(انفال:60) تواناییبریاری (اعراف:194،197). درسوره کهف که به نوعی به تربیت حضرت موسی (ع) توسط حضرت خضر(ع) اشاره دارد؛ تربیت کاملاً وابسته به مفهوم استطاعت است«قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطیعَ مَعِیَ صَبْراً»(الکهف،آیه75)؛«... ذَلِکَ تَأْوِیلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْرًا»(الکهف، آیه 82)؛«.... لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْرًا»(الکهف، آیه 78)از این رو موسی (ع) به عنوان پیامبری که مامور به شریعت است و بر ظاهر حکم می کند، استطاعت مبارزه با فرعون را دارد ولی نمی تواند کشتن کودک، تخریب مال غیر و احسان به ظالمان را بدون بینه و دلیل، تحمل کند( مکارم شیرازی، 1377: 135) با توجه به محتوای آیات مذکور می توان در خصوص استطاعت دوگانه خیر و شری را متصور شد که یک مرتبه آن، ذاتی و مرتب بعدی اکتسابی است که باید توسط تربیت به فعلیت برسد. این داستان خواه جنبه تربیت براى موسى(ع) را هدف قرار داده باشد یا جنبه سرمشق بودن برای دیگران مراد کرده باشد در الگو تفاوتی نمی کند و نشان می دهد استطاعت به معنای توانایی درک واقع همواره نیازمند مربی، راهنما و رهبر است ( مکارم شیرازی،1377: ج 1، 382). نکته تربیتی دیگر آن است که استطاعت به معنای توان و قدرتی که حدود تشخص هر فرد را تشکیل میدهد نیازمند به فعلیت رسیدن است (طباطبایی ، 1374، ج7: 98)و به فعلیت رسیدن نیازمند انگیزه است، از اینجاست که یک متغیر دیگری بنام مودت وارد شبکه معنایی تربیت میشود. این متغیر با عناوین مختلف نظیر انگیزش، هیجان، شوق، محبت در تحقیقات علوم تربیتی مطرح شده است.
واژه وُدَّ طبق بیان بسیاری از لغت نامه های عربی دارای معانی چندگانه است. اگر وُدَّ با یکی از حروف مصدریه همراه شود دارای معنای آرزو داشتن خواهد بود (راغب اصفهانی ، 1412: 860؛ زمخشری، 1417: ج1، 352 ) هرگاه با مفعول به کار رود به معنای دوست داشتن است (ابن فارسی، 1404: ج6، 75 ؛ جوهری،11369: ج4، 549) گاهی هم هر دو معنا بدون برتری یکی بر دیگری استفاده شده است (ابن منظور، 1416: ج3، 453؛فیومی، 1414، ج 2، 653؛طریحی، 1393: ج1، 159). بررسی مفهوم وُدَّ از یازده ترجمه مشهور حکایت از آن دارد که ترجمه ها غالباً معادلیابی ناصوابی داشته و یا تعابیری چون: دوست دارد (ترجمه آقایان طباطبائی، مشکینی، مجتبوی، آیتی، حداد)، آرزو داشتن(ترجمه آقایان انصاریان، فولادوند، فارسی، رضایی، صفارزاده، الهی قمشهای) به جای یکدیگر به خطا ترجمه شده است(جعفری و محققی،1399: 126).در بررسیهای انجام شده در ترجمه این واژه مشخص گردید وُدَّ بدون همراهی حرف مصدریه به معنای محبت به شیء از روی فطرت است که از طرف خداوند در درون ما قرار گرفته است و با محبت از ریشه حُب که تمایل به شی از روی شناخت است، متفاوت میباشد(جوهری، 1369،ج4: 54؛راغباصفهانی، 1412: 860 و 861؛ قرشی، 1412: ج7، 19). از موارد استعمال صحیح وُدَّ جایی است که نوع خاصی از محبت با انگیزه مطرح باشد. در این باب علامه طباطبایی معتقد است، وُدَّ عاطفه ی است که اثر آن در عمل ظاهر مى شود (طباطبائی،1374، ج ۱۶: ۱۶۶). به عبارت دیگر وُدَّ ، محبتی است که آثار و پیامدهای آشکاری مانند الفت، مراودت و احسان به همراه داشته باشد به همین علت خداوند نیز خود را وَدُود معرفی کرده است «اِنَّ رَبّى رَحیمٌ وَدود»(هود، آیه 90؛ بروج، آیه 12) چون محبت خداوند با انگیزه بخشش همراه است «واِن تَعُدّوا نِعمَةَ اللّهِ لا تُحصوها»،( نحل،۱۸ ) (همان، ج ۱۰: ۳۷۴). از نگاهی دیگر می توان گفت خداوند در قرآن وُدَّ را در مواردی که ارتباط دوسویه باشد بکار برده است (النساء، 73؛ المائده، 82؛ العنکبوت، 25؛ الممتحنه، 1 و 7). از این منظر واژه وُدَّ جزء مفاهیم بنیادی و میان رشته ای مهمی خواهد بود که ارتباط تنگاتنگی با تربیت پیدا می کند ودر تعیین شدت و نوع ارتباطات فرد با سایرین و ارتقاء موقعیت انسان در جهان نقش موثری ایفا می کند. این مطلب در آیاتی که کلمه وُدَّ در آن به کار رفته وجود دارد. (آل عمران،69؛ النساء،89؛ الممتحنه،1؛ القلم،9).شاهدی که برای صدق و اعتبار آن می توان ارائه داد آیه 96 سوره مریم است که از آن به عنوان آیه وُدَّ یاد می شود «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»(علامه حلی، 1425: 88؛ طوسی، 1393: ج۷، ۱۵۴). با توجه به مطالب ذکر شده؛بنظر میرسد وُدَّ می تواند متضمن انگیزهای برای انجام عمل تربیتی باشد و بطور مستمر بر فرایند تربیت تاثیر گذار باشد چراکه فراوانی مفاهیم همچون مهربانی، شفقت، حب، دوستی و غیره در ادبیات دینی و گستره روایات و آیاتی که موضوع آنها گرایشات عاطفی است،نشان میدهد که تربیت قرآنی با اهتمام ویژهای به سامان دهی محبت برای امر تربیتی پرداخت است لذا برای درک درست آن نیازمند پژوهشهای تفصیلی در واژگان قرآنی هستیم. در این بین واژه وُدَّ -به معنای مودت- به علت تفاوت معنایی با هم خانوادههای خود و نقش کاربردی آن در امر تربیت نکتهای است که نباید از منظر تربیت قرآنی به دور باشد. دلالت های تربیتی مفاهیم سه گانه اِصْطَنَاع؛ اِستِطاعت؛ وُدَّ همانطور که در بالا ذکر آن رفت، هدف اصلی و غرض نهایی از تدوین این مقاله گسترش ادبیات حوزه تربیت قرآن و تولید ادبیات بدیع به منظور تبیین موثرتر تربیت قرآنی بوده است. بدین منظور و با رویکردی معناشناسانه آیات مورد تحلیل قرار گرفت و کلید واژههای سه گانه بدین منظور استخراج شد. واژه شناسی در واقع گام اولیه، پیشنیاز و ابتدایی برای تحقق غرض اصلی مقاله بوده است. این پژوهش در عین حال که دارای ابعاد نظری میباشد، به منظور ارتقای کیفیت تربیت نیز قصد دارد، دلالتهای تربیتی این واژه ها را نیز احصاء و تحلیل نماید.دلالت های تربیتی[3] در واقع به رهنمودهای عملی گفته میشود که از مبانی دینی، فلسفی، روان شناختی و جامعه شناختی استخراج میشود و جهتگیری مشخصی را برای ارکان تربیت مانند هدف، محتوا، فعالیتهای ایدهدهی – یادگیری،ارزشیابی و ... تجویز میکند.براساس این نگاه و تحلیلی که از دلالت تربیتی ارائه شده است، دلالتهای استخراج شده برای مفاهیم مألوف این مقاله عبارت از: 1.اهمیت بالای تربیت در قرآن از منظر قرآن انسان ها به علت مقتضیات زیستی دارای اختلاف و تفاوت هستند«وَقَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَارًا- نوح،14) و اختلاف آنها نسبت به دیگر موجودات بیشتر است و آنها را به گروههای متنوعی همچون مخلصین (العنکبوت، 65؛ ص ، 45 و82 ؛ یوسف، 24) ، موقنین (الانعام، 75؛ الشعراء، 24؛ السجده، 12؛ الدخان، 20 )، منیبین(الروم، 31- 33) ، عالمین (الفاتحه، 2؛ البقره، آیات 47،122،131؛ آل عمران، آیات 33،42،97 )، مطهرین(التوبه، 108 )، مقربین (الواقعه، 88؛ الشعراء،42؛ الاعراف، 114)، صدیقین( النساء، 69)، صالحین(القلم، 50؛ المنافقون،10؛ الصافات،آیات 100،112 ) و مؤمنین (البروج، 10؛ التحریم، 4؛ الصف، 13 )تقسیم کرده و هر گروه را دارای ویژگی هایی قرار داده که در گروه دیگر نیست. بطور مثال علم واقعی به اوصاف پروردگار را به مخلصین، مشاهد ملکوت آسمان ها و زمین را به موقنین، تذکر را به منیبین، تعقل را به عالمین و علم تأویل کتاب را به مطهرین نسبت داده است(طباطبائی،1374: ج3، 101-102). همچنین عناوین ناستوده را به گروه هایی نسبت می دهد همچون کافرین(فاطر،39؛ الحاقه،50؛ نوح، 26)، منافقین (التحریم، 9؛ المنافقون، آیات 1،7،8 )، فاسقین (الحشر، 5؛ البقره، 26؛ المائده، آیات25،26،108)، ظالمین (الانسان، 31؛ نوح، 28 و 24؛ التحریم، 11). با این نگرش، تربیت در قرآن نوعی آفرینش تشریعی است و به عنوان جلوهای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند است.(طباطبایی،همان:110) شاهد مثال آن آیات «اصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی» است که خداوند خود را فاعل تربیت میخواند و به مقام معلم بودن خود اشاره دارند.« اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ*اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ*الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ*عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ»(العلق،1-5) انسانی را که هیچ نمیدانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج اهمیت تربیت که از شئون خداوندی است حکایت دارد یعنی در مکتب قرآن سرآغاز تربیت شناخت حقیقت یگانه ای است که تمام آفرینش از اوست و آرمان تربیت نیز معرفت به حقیقت یگانه است. آیات مذکور، ضمن معرفی خداوند به عنوان صانِع انسان از مقام یاددهی به انسان توسط خداوند سخن می گوید که این مطلب نشانگر عظمت و شکوه مقام تربیت در قاموس هستی است. 2.بسط حدود و ثغور مفهوم تربیت بر اساس توضیحاتی که ذیل واژه اصطناع ارائه شد خداوند میفرماید: که من تو را برای خودم خلق کردم و تربیت نمودم؛ حدود وثغور فرآیند تربیت گسترش پیدا میکند و از حیث صرفاً انسانی که به رابطه دو یا چند انسان خلاصه می شود- بر اساس ادبیات سکولار و غیر الهی- برای خداوند نقش تربیتی قائل میشود و تربیت انسان را از حیث بنده بودن و با توجه به نسبت او با خدا نشان میدهد. با بررسی این واژگان بنظر میرسد در قرآن پژوهی تربیتی، حدود و ثغور تربیت و فرایند آن بسیار گستردهتر و فراتر از نگاهی است که ادبیات تربیتی در طی سالیان اخیر تولید و نهادینه سازی کرده است چرا که نگرش نسبتاً غالب در گفتمان تربیتی مدرن بر آزاد بودن تربیت تأکید دارد و معتقد است«تربیت باید از لحاظ ارزشی بی طرف بوده صرفاً موضوعات علمی و اساسی را تعلیم دهند تا از خطر تحمیل و تلقین مبرا باشد.» (الیاس، 1385:200) این درحالی است که در تربیت قرآنی بر تصریح و تبیین نقش خداوند در تربیت تأکید میشود و برای تربیت ماهیتی ارزشی قائل است. انکار ماهیت ارزشی تربیت نوعی پنهان کاری و فریب ارزشهای است و غفلت از آن پرتگاه بسیار خطرناک تربیت است. (اعرافی،1390: 19)چرا که آدمی به دلیل جایگاه خاصی که در عالم هستی دارد خصیصهای ذاتی به نام آزادی را برای او به ارمغان آورده است و این امر امکان سرباز زدن از اعتراف به توحید را برای او فراهم کرده است «أَلَا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ»( فصلت/54)( مکارم شیرازی،ج24: 113). پس انسان بنا بر آزادی ذاتی خود به توحید شک می کند و حتی آن را انکار میکند. آدمی به رغم دیگر موجودات راه پر پیچ و خمی به سوی اثبات توحید در پیش رو دارد او بر سر دو راهی انتخاب قرار دارد و میتواند توحید و ولایت حق را پذیرا شود یا آن را انکار کند از این رو قرآن هدف خلقت آسمان ها و زمین را دانستن آدمیان معرفی میکند. ( امام خمینی، 1368: 895) بدین ترتیب، تربیت همچون جزء ناگزیر زیست انسانی نه تنها طریق منحصر به فرد تحقق و توسعه آزادی ذاتی اوست. طریق تمایل انسان برای جاودانگی نیز هست. نظام ارزشی حاصل از عقلانیت اهداف و فرآیندهای تربیتی را هدایت می کند و اقدامات فردی و گروهی را با محور قرار دادن حق سامان می بخشد.حتی این دلالت به عنوان یک سیستم معیار علاوه بر فعالیتها و تصمیمات مهم و مربوط به تربیت به جهت دهی اقدامات اجتماعی نیز میپردازد . بسط حدود و ثغور مفهوم تربیت در این نگرش تغییرات هماهنگ و منظمی است که تربیت را از انتقال اطلاعات نظری صرف به نظام ارزشی تغییر می دهد. سلسله تغییرات اساسی عبارتند از: تعریف تربیت مبتنی بر گزارههای توصیفی تربیتی است که در گزارههای توصیفی در نمیماند بلکه از آنها به سوی تجویز گزارههای هنجاری و عرضه بیانیههای هدایت کننده صعود میکند (الیاس،1385: 200). این سلسله تغییرات منظم شامل چرخش از واژگان تکراری به سوی واژگان نو و جدید، چرخش از محیط گرایی به موقعیت شناسی، چرخش از تربیت مبتنی بر موضوع به آموزش مبتنی بر هدف، چرخش از روش ها و دستورالعملها به تغییر نگرش ها و باورها است(برزینکا،1376: 165).در صورتی که این تغییرات بطور نظام مند و با دقت و برنامه ریزی شده بدون تعصب و با ملاحظه جهات گوناگون روی دهند، می تواند مفهوم تربیت را از انتقال اطلاعات به تعقل و تدبر نزدیک نمایند. به عبارت دیگر بسط مفهوم تربیت باعث می شود؛ تربیت متکی بر انتقال اطلاعات به تربیت عقلانی ارزش مدار تبدیل شود و این جهش برای تربیت ضرورت دارد زیرا بدون شک تربیت که بر انتقال اطلاعات استوار است با نگرش اسلامی که بر عقلانیت و ارزش ها تاکید دارد سازگار نمی باشد لذا مهمترین شاخصه دلالت تربیتی برگرفته از گسترش معنای تربیت رسیدن به تربیت عقلانی ارزش مدار است که برای خداوند نقش تربیتی قائل شود. 3.استطاعت به عنوان پیش نیاز یادگیری یکی از اهداف که برای تربیت استنباط میشود، کمک به خودشکوفایی متربیان میباشد. از آنجا که انسان جانشین و خلیفه خداوند است، پس باید دارای ویژگیهای باشدکه باعث شده است از این امتیاز برخوردار باشد، به عبارت دیگر خداوند که انسان را جانشین خود ساخته است باید در وی ویژگی را به ودیعه گذاشته باشد تا بتواند رسالت خود را به نحو احسن انجام دهد. این ویژگی همان استطاعت است که به عنوان توانایی خاصی که به انسان منحصر است اشاره دارد و انسان از این توانایی بالقوه برخوردار میباشد که باید تحت فعلیت سوق پیدا کند. (صدرالدین شیرازی، 1388: ج7: 33). کلید واژه استطاعت را تا حدی میتوان معادل کلید واژه استعداد دانست که در فرایند روان شناسی و تعلیم و تربیت مدرن به طور مبسوط به آن پرداخته شده است و به عنوان یک مفهوم کلیدی در این عرصه شناخته میشود. این در حالی است که فعلیت یافتن استعداد و توانایی در افراد مختلف در نهایت باعث ایجاد شخصیتهای متنوع میشود اما بر اساس کلید واژه استطاعت هر تشخص و شخصیتی مدنظر کلام الهی نمی باشد. بلکه بر اساس این کلید واژه که به معنای توانایی اطاعت خداوند میباشد. عبادت خداوند مهم ترین وظیفه انسانی و شخص عابد شخصیت مطلوب و در تراز انسانی از منظر قرآن می باشد. براساس این دلالت؛ رسالت تربیت آن است که متربیان را در جهت تحقق اطاعت خدا رشد دهد تا نیروی درونی آنها شکوفا شود. در اینجا نقش نظام تربیت از اهمیت فراوانی برخوردار است و باید اهداف خود را در این راستا متمرکز کند و متخصصان برنامهدرسی در این راستا زمینهها را فراهم کنند. 4.جایگاه وُدَّ در فرآیند هدف گذاری و تدوین محتوا مطابق با نظر اغلب محققان تربیتی مفاهیم همچون علاقه، عشق، ارادت، محبت در حد فاصل شناخت و رفتار واقع می شود و نقش مکمل را برای هدف گذاری بازی می کنند و این امر سبب شده هدف تربیت علوم رفتاری- برخلاف علوم شناختی که تربیت در آن متکی بر تغییر شناخت هاست- تغییر رفتار باشد ( خوارزمی، 1377 :129). این درحالی است که در تربیت قرآنی توجهی متوازن به شناخت و رفتار وجود دارد و عنصر عواطف در کنار دو عنصر دیگر از جایگاه والایی برخوردار باشد. فراوانی مفاهیم ایثار، ازخودگذشتگی، حب و مودت در گستره آیات نشان می دهدتربیت قرآنی در فرآیند هدف گذاری اهتمام ویژه ای به سامان دهی عواطف دارد. عاطفه نه تنها بر جهت دهی رفتار تاثیر گذار است در شکوفایی استعداد تاثیر شگرفی دارد. علاوه بر این عاطفه در تعیین شدت و نوع ارتباطات فرد با سایرین و ارتقاء موقعیت وجود شناختی او نقش موثری دارد.همانطور که از ریشه شناسی معنایی واژه وُدَّ برمی آید این واژه برمهر و محبت البته با قیدی خاص –عاطفه ای که اثر آن در عمل ظاهر شود- دلالت دارد. این معنا می تواند دلالت های بسیار روشنی برای فرایند هدف گذاری تربیت داشته باشد. به تعبیر دیگر واژه وُدَّ می تواند اهمیت بالای عواطف و احساسات و پرورش آن ها را در فرایند تربیت پررنگ نماید. عواطف و احساسات یکی از ساحت سه گانه ایی است که در فرایندهای رشدی مورد توجه و عنایت روان شناسان بوده است و در امتداد دیدگاه روان شناسان، مربیان و دانشوران تعلیم و تربیت نیز در بعد هدف گذاری آموزشی به این ساحت رشدی نگاه ویژه ای داشته اند. به تعبیر دیگر بر اساس مفهوم «ود»، در فرایند تربیت نمی توان بحث عواطف و احساسات را وانهاد و آن را به سطح برنامه درسی پوچ تقلیل داد. بلکه بر عکس، باید به این ساحت رشدی توجه جدی نمود و در فرایند هدف گذاری به آن پرداخت و در امتداد این شکل از هدف گذاری، بخشی از سبد محتوایی را نیز به این عرصه اختصاص داد. نتیجهگیری تربیت از ارکان اصلی نظام های آموزشی محسوب می شود. هدف در این نظام ها تربیت انسان هایی با ویژگیهای خاص تعریف میشود و برای تحقق این ویژگیها، فرایندها و ساختارهای تربیتی را تدارک می بینند. به تعبیر دیگر، نظامهای تربیت به عنوان پیشتاز در عرصه فعالیت های خود به دنبال کشف اهداف تربیت و تدوین فرآیندهای تربیتی هستند؛ همانطوری که در چشم انداز سند ملی برنامه درسی، هدف تربیت، فطرت گرایی توحیدی معرفی میشود، ولی در عمل به علت وجود منابع دوگانه دینی و غیر دینی در نظام آموزشی، اهدافی متکثر و گاهاً متضاد و متعارض را دنبال می کند و از چشم انداز اصلی خود فاصله می گیرد. این درحالی است که ارزش و اهمیت فرایند تربیت توحیدی نزد آیات قرآنی به حدی بوده است که خداوند بحث تعلیم قرآن را مقدم بر خلقت انسان ذکر کرده است و تبیین و پیاده سازی آن را بر عهده انسان قرار داده است. بر اساس تفاسیر ارایه شده در باب این آیات، تربیت منطقی و طبیعی باید بدین گونه باشد: خلق انسان، تربیت بیان و در آخر تربیت قرآن ولی از آنجا که بزرگترین نعمت خداوندرحمان، تعلیم قرآن به انسان است، تا بتواند در پرتو قرآن به عبادت بپردازد، تعلیم قرآن را قبل از مسأله آفرینش انسان و آموزش بیان ذکر فرموده است. بنابراین، تربیت توحیدی در کلام الهی نوعی آفرینش تشریعی به شمار می رود که توسط حضرت حق انجام می گیرد تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزد. در همین راستا داده های مقاله نشان می دهد، کلید واژه اِستِطاعت که مورد بحث قرار گرفت، به معنای توانایی طاعت است؛ به عبارت دیگر این واژه مبیّن این واقعیت است که انسان توانایی های مختلفی دارد که بالاترین تجلی آن در طاعت و عبادت پروردگار است. از این جملات می توان این گونه نتیجه گرفت که تربیت انسان عابد و اطاعت کننده از خداوند می تواند از اهداف اصلی نظام تربیت قرآنی باشد. به تعبیر دیگر بر مبنای نگرش قرآنی؛ تعریف تربیت چه ناظر به مقصد باشد چه ناظر به مبدأ؛ معطوف به توحید است.مضاف براین واژه اِصْطَنَاع که درآن خداوند انسان را خطاب می دهد و می فرماید که تو را برای خودم خلق کردم و تربیت کردم نشان از کرامت ذاتی انسان دارد که باید در فرایند هدف گذاری تربیتی مورد توجه قرار گیرد. در باب فرآیند تربیت و فعالیت های یاددهی- یادگیری نیز واژه تربیتی وُدَّ که به طور مشخص به ظرفیت غنی عواطف و احساسات اشاره دارد می تواند مورد توجه قرار گیرد. بکارگیری ظرفیت مودت در فرایند عمل تربیتی را می توان از مهمترین کاربردهای عملیاتی واژه وُدَّ در تربیت قلمداد کرد. از آنجا که این پژوهش، تربیت اسلامی را به عنوان زیر بنای اصلی ایجاد تحول در انسان از یک سو و ورود تربیت مدرن با نقد و خرده گیری از تربیت دینی از سوی دیگر را حاکی از اهمیت و حیاتی بودن انجام پژوهشهای نظام مند با هدف تبیین تعریف جامع از تربیت قرآنی از طریق شناسایی، استخراج و بسط واژگان جدید در حوزه تربیت می داند، ضمن تأکید بر امتداد این رویکرد، موضوعات ذیل را برای پژوهشهای آینده ارائه می دهد:
فهرست منابع قرآن کریم.(1380).مترجم: ناصر مکارم شیرازی، قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی ابن فارس،احمد بن فارس.(1404ق). معجم مقاییس اللغه.محقق: عبدالسلام محمد هارون. قم: مکتب الاعلام اسلامی. ابن منظور، محمد بن مکرم.( 1416ق). لسان العرب. بیروت: داراحیاءالتراث العربی. ازهری، محمدبن احمد(1382). تهذیب اللغه. مترجم:عبدالله درویش.تهران: صادق. باقری خسرو(1385)، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، جلد اول .چاپ بیست و پنجم، تهران:انتشارات مدرسه باقری خسرو(1388)، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، جلد دوم.چاپ سوم، تهران: انتشارات مدرسه باقری، خسرو؛ سجادیه، نرگس و توسلی، طیبه.(1389). رویکردها و روشهای پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی. برزینکا،ولفگانگ(1376)، فلسفه تعلیم و تربیت، ترجمه خسرو باقری و عطاران، تهران: محراب قلم جعفری کمانگر،رمضانعلی تقی زاده چاری.(1398). تبیین نسبت کتاب تکوین با کتاب تدوین در اندیشه های عرفانی- قرآنی شیخ محمود شبستری و علامه سید حیدر آملی. دوفصلنامه ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا، سال دهم شماره 19. جوهری، اسماعیل بن حمار(1369).الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه.ترجمه: نشر امیری.جلد چهار. تهران: امیری خوارزمی، حسین(1377). شرح فصوص الحکم، تحقیق حسن حسنزاده آملی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه. داوودی، محمد(1383)، سیره تربیتی پیامبر(ص)و اهل بیت(ع): جلد دوم، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. داوودی، محمد.(1384).نقش معلم در تربیت دینی. قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه. دهخدا، علی اکبر.(1373). لغت نامه و فرهنگ فارسی.تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد.( 1363). مفردات الفاظ القران.تهران: انتشارات ناصر خسرو. راغب اصفهانی، حسین بن محمد بن مفضل .(1416ق). المفردات فی غریب القرآن.دمشق: دارالقلم. رشیدالدین میبدى، احمد بن ابیسعد.(1371). کشف الأسرار و عدة الأبرار. محقق: علی اصغر حکمت.تهران: امیر کبیر. زبیدی، محمدمرتضی؛محمدبن یعقوب فیروزآبادی. تاج العروس من جواهر القاموس.(1414ق).محقق: علی شیری. بیروت: لبنان. سرمد، غلامعلی.(1390). روابط انسانی در سازمان های آموزشی، تهران: سمت. سلماننژاد،مرتضی؛ محسن قاسم پور.(1391). معناشناسی تدبیر در قرآن کریم با تکیه بر روابط همنشینی و جانشینی. مجله مطالعات تاریخی قرآن و حدیث. شماره 52- صفحه 103-124 . شعارینژاد، علی اکبر. (1386). مبانى روانشناختى تربیت. تهران: انتشارات اطلاعات. صادق زاده قمصری، علی رضا(1387)، تحلیل و نقد الگوی تباین معرفت تربیتی با تعالیم دینی، مجله تعلیم و تربیت، دوره95 :53-90 صدرا، محمد بن ابراهیم. (1388). الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، ترجمه محمد خواجوی. تهران: انتشارات مولی. طباطبایی،محمدحسین.(1374).تفسیرالمیزان.مترجمسیدمحمدباقرموسویهمدانی.جلدهایهفتم،یازدهم، چهاردهم و شانزدهم .قم: دفتر انتشارات اسلامی. طریحی،فخرالدین.(1393).مجمع البحرین. مترجمان: عذرا مرادی، حوا کیمیا قلم ومائده رضائی. جلد اول. تهران: مهر طاهر الطوسی، محمد بن الحسن .(1393). التبیان فی تفسیرالقرآن.مترجم: محی الدین بهرام محمدیان. جلد هفتم.تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی وزارت آموزش و پرورش طیب، سید عبدالحسین.(1348). اطیب البیان فی تفسیر القرآن. ترجمه و تلخیص موسسه جهانی سبطین (علیهما السلام).جلد نه.تهران:کتابفروشی اسلام . علامه حلی، حسن یوسف.(1425ق). منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة. تحقیق: عبدالرحیم مبارک. مشهد: کتابخانه تخصصی امیرالمؤمنین. علم الهدی، جمیله(1384)،مبانی تریت اسلامی و برنامه ریزی درسی،تهران: دانشگاه امام صادق(ع) العلوانی،جابر.(1377). اصلاح تفکر اسلامی.ترجمه: محمود شمس. تهران: قطره. فراهیدی، خلیل بن احمد. ( 1409ق). العین. محقق: مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی.قم: موسسه دارالهجره. فیروزآبادی، محمدبن یعقوب.(1415ق). القاموس المحیط. بیروت: دارالکتب العلمیه. فیض کاشانی، ملا محسن.(1418ق). الاصفی فی تفسیرالقرآن.قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی. قرائتی، محسن.(1378). تفسیر نور.جلد پنجم. تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن. قرشی ، علی اکبر.(1374). تفسیر احسن الحدیث. تهران: بنیاد بعثت. قمی، شیخ عباس(1395). کلیات مفاتیح الجنان.مترجم:استاد الهی قمشه ای.تهران: فرحان کیانی، معصومه و صادق زاده قمصری. (1390). تبیین رویکردهای غالب روش شناختی پژوهش فلسفه تعلیم و تربیت در ایران و توصیف روش شناختی رساله های دکتری. پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت لسانی فشارکی،حسین مردانی زنجانی. (1385).روش تحقیق موضوعی در قرآن کریم.زنجان: قلم مهر. مجلسی، محمدباقر .(1362). بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. ترجمه موسوی همدانی. جلد اول.قم: گنجینه مصطفوی، حسن.( 1399).التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. ترجمه وتلخیص: صادق عباسی.تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معین، محمد.(1364). فرهنگ فارسی معین. تهران: امیرکبیر. مکارم شیرازى ، ناصر.(1386). پیام قرآن. تهران:دار الکتب الاسلامیه. موسوی خمینی، روح الله. (1389). صحیفه امام: مجموعه آثار امام خمینی(ره).تهران: مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(ره). نصیری، مهدی.(1384). جستارهایی در روان شناسی اخلاقی. تهران: انتشارات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری. یمنی،محمد(1383)،هفت دانش ضروری برای آموزش و پرورش آینده، تهران: دانشگاه شهید بهشتی | ||
مراجع | ||
قرآن کریم.(1380).مترجم: ناصر مکارم شیرازی، قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی
ابن فارس،احمد بن فارس.(1404ق). معجم مقاییس اللغه.محقق: عبدالسلام محمد هارون. قم: مکتب الاعلام اسلامی.
ابن منظور، محمد بن مکرم.( 1416ق). لسان العرب. بیروت: داراحیاءالتراث العربی.
ازهری، محمدبن احمد(1382). تهذیب اللغه. مترجم:عبدالله درویش.تهران: صادق.
باقری خسرو(1385)، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، جلد اول .چاپ بیست و پنجم، تهران:انتشارات مدرسه
باقری خسرو(1388)، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، جلد دوم.چاپ سوم، تهران: انتشارات مدرسه
باقری، خسرو؛ سجادیه، نرگس و توسلی، طیبه.(1389). رویکردها و روشهای پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
برزینکا،ولفگانگ(1376)، فلسفه تعلیم و تربیت، ترجمه خسرو باقری و عطاران، تهران: محراب قلم
جعفری کمانگر،رمضانعلی تقی زاده چاری.(1398). تبیین نسبت کتاب تکوین با کتاب تدوین در اندیشه های عرفانی- قرآنی شیخ محمود شبستری و علامه سید حیدر آملی. دوفصلنامه ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا، سال دهم شماره 19.
جوهری، اسماعیل بن حمار(1369).الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه.ترجمه: نشر امیری.جلد چهار. تهران: امیری
خوارزمی، حسین(1377). شرح فصوص الحکم، تحقیق حسن حسنزاده آملی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه.
داوودی، محمد(1383)، سیره تربیتی پیامبر(ص)و اهل بیت(ع): جلد دوم، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
داوودی، محمد.(1384).نقش معلم در تربیت دینی. قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
دهخدا، علی اکبر.(1373). لغت نامه و فرهنگ فارسی.تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد.( 1363). مفردات الفاظ القران.تهران: انتشارات ناصر خسرو.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد بن مفضل .(1416ق). المفردات فی غریب القرآن.دمشق: دارالقلم.
رشیدالدین میبدى، احمد بن ابیسعد.(1371). کشف الأسرار و عدة الأبرار. محقق: علی اصغر حکمت.تهران: امیر کبیر.
زبیدی، محمدمرتضی؛محمدبن یعقوب فیروزآبادی. تاج العروس من جواهر القاموس.(1414ق).محقق: علی شیری. بیروت: لبنان.
سرمد، غلامعلی.(1390). روابط انسانی در سازمان های آموزشی، تهران: سمت.
سلماننژاد،مرتضی؛ محسن قاسم پور.(1391). معناشناسی تدبیر در قرآن کریم با تکیه بر روابط همنشینی و جانشینی. مجله مطالعات تاریخی قرآن و حدیث. شماره 52- صفحه 103-124 .
شعارینژاد، علی اکبر. (1386). مبانى روانشناختى تربیت. تهران: انتشارات اطلاعات.
صادق زاده قمصری، علی رضا(1387)، تحلیل و نقد الگوی تباین معرفت تربیتی با تعالیم دینی، مجله تعلیم و تربیت، دوره95 :53-90
صدرا، محمد بن ابراهیم. (1388). الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، ترجمه محمد خواجوی. تهران: انتشارات مولی.
طباطبایی،محمدحسین.(1374).تفسیرالمیزان.مترجمسیدمحمدباقرموسویهمدانی.جلدهایهفتم،یازدهم، چهاردهم و شانزدهم .قم: دفتر انتشارات اسلامی.
طریحی،فخرالدین.(1393).مجمع البحرین. مترجمان: عذرا مرادی، حوا کیمیا قلم ومائده رضائی. جلد اول. تهران: مهر طاهر
الطوسی، محمد بن الحسن .(1393). التبیان فی تفسیرالقرآن.مترجم: محی الدین بهرام محمدیان. جلد هفتم.تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی وزارت آموزش و پرورش
طیب، سید عبدالحسین.(1348). اطیب البیان فی تفسیر القرآن. ترجمه و تلخیص موسسه جهانی سبطین (علیهما السلام).جلد نه.تهران:کتابفروشی اسلام .
علامه حلی، حسن یوسف.(1425ق). منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة. تحقیق: عبدالرحیم مبارک. مشهد: کتابخانه تخصصی امیرالمؤمنین.
علم الهدی، جمیله(1384)،مبانی تریت اسلامی و برنامه ریزی درسی،تهران: دانشگاه امام صادق(ع)
العلوانی،جابر.(1377). اصلاح تفکر اسلامی.ترجمه: محمود شمس. تهران: قطره.
فراهیدی، خلیل بن احمد. ( 1409ق). العین. محقق: مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی.قم: موسسه دارالهجره.
فیروزآبادی، محمدبن یعقوب.(1415ق). القاموس المحیط. بیروت: دارالکتب العلمیه.
فیض کاشانی، ملا محسن.(1418ق). الاصفی فی تفسیرالقرآن.قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
قرائتی، محسن.(1378). تفسیر نور.جلد پنجم. تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
قرشی ، علی اکبر.(1374). تفسیر احسن الحدیث. تهران: بنیاد بعثت.
قمی، شیخ عباس(1395). کلیات مفاتیح الجنان.مترجم:استاد الهی قمشه ای.تهران: فرحان
کیانی، معصومه و صادق زاده قمصری. (1390). تبیین رویکردهای غالب روش شناختی پژوهش فلسفه تعلیم و تربیت در ایران و توصیف روش شناختی رساله های دکتری. پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت
لسانی فشارکی،حسین مردانی زنجانی. (1385).روش تحقیق موضوعی در قرآن کریم.زنجان: قلم مهر.
مجلسی، محمدباقر .(1362). بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. ترجمه موسوی همدانی. جلد اول.قم: گنجینه
مصطفوی، حسن.( 1399).التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. ترجمه وتلخیص: صادق عباسی.تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
معین، محمد.(1364). فرهنگ فارسی معین. تهران: امیرکبیر.
مکارم شیرازى ، ناصر.(1386). پیام قرآن. تهران:دار الکتب الاسلامیه.
موسوی خمینی، روح الله. (1389). صحیفه امام: مجموعه آثار امام خمینی(ره).تهران: مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(ره).
نصیری، مهدی.(1384). جستارهایی در روان شناسی اخلاقی. تهران: انتشارات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری.
یمنی،محمد(1383)،هفت دانش ضروری برای آموزش و پرورش آینده، تهران: دانشگاه شهید بهشتی | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 142 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 23 |